هر تمدنی مرکب از اجزای پراکنده نیست که بتوان بعضی را اختیار کرد و بعضی را واگذاشت. شما میدانید که اگر تمدن اسلامی را به هر اندازه بپذیرید، ناخودآگاه خانواده تان نیز به همان اندازه اسلامی میشود و اگر تمدن غربی را بپذیرید، به همان اندازه خانوادهتان غربی میشود و اهداف غربی را در زندگی دنبال میکند.
قبول تمدن مثل دیدن یک میز نیست که بگوییم سطح این میز را نگاه میکنیم ولی پایهاش را نگاه نمیکنیم، بلکه قبول تمدن مثل خواستن میز است که اگر میز بخواهی، میز با پایه و سطح میز است. اگر تمدنی آمد، با تمام لوازم و مظاهرش میآید و خانواده یکی از مظاهر فرهنگ و ادب هر تمدنی است و نه جزئی از آن و لذا اگر فرهنگ و تمدنی را پذیرفتیم، حتماً خانواده به شکلی که در آن تمدن هست خودش را به صحنه میآورد.
آیا روابط زن و شوهر و فرزند در خانوادهی غربی آن روابطی است که #دین میگوید؟ تمدن غربی که اصالت را به نفسانیات میدهد نمیتواند حافظ خانوادهای باشد که هر یک از اعضای آن باید جهت حفظ هستهی خانواده، میلهای خود را زیر پا بگذارند. مسلّم با ورود تمدن غربی، خانواده بهصورت اسلامی نمیماند. مگر اینکه بخواهیم خانواده را به شکل سطحی حفظ کنیم که این هم ظاهرسازی بدون نتیجه است.
استاد اصغر طاهرزاده
برگرفته از کتاب «زن آنگونه که باید باشد»